کلبه حیات من

کلبه کوچک و سرد و گرمی برای حیات بخشیدن به چند نفر

کلبه حیات من

کلبه کوچک و سرد و گرمی برای حیات بخشیدن به چند نفر

مجله مگ ایران بعضی از یادداشت هایی که در چند سال اخیر نوشته ام را جمع آوری کرده و یک پروفایل برایم ساخته. دیدنش خالی از لطف نیست:

اینجا

امروز بعد از مدتها یکی از بچه های لیسانس را دیدم. امین.ف. پسر دوست داشتنی و فنی کار. امین می گفت سه ماهی هست که به تهران آمده. اینجا در یک شرکت کوچک در حوزه تجهیزات پزشکی کار می کند. جوان بود. خوب حرف می زد. شوق و ذوق زیادی داشت. برعکس من امروز دل و دماغم علی الحساب این روزها به اندازه امین نیست. باید خودم را آچار کشی کنم.

بهش گفتم امین یادته تو لیسانس چقدر کتکت می زدیم می خندید می گفت آره یادمه: چه اخلاق خوب و دوست داشتنی دارند بعضی ها که کلا عصبی نمی شوند و میخندند و همه چیز این دنیا را به باد هوا می گیرند. 

امین اصفهان زندگی می کند اما خب خانه اصلی شان در خوربیابانک استان اصفهان هست. می طلبد که حتما یک بار برویم خانه اش با اهل بیت: با ریحانه خانم، حسین و ؟

یک فلافل مهمانش کردم: مجوعا شد 17 هزار تومان و حدود 1 ساعت مرخصی کاری.

اما پذیرفتن دعوت برادران خیلی می ارزد آن هم برادران خوبی مثل امین...


⏱زمان: 28 بهمن 97

🌏مکان: قهوه خانه  حاج طیب


دیروز با سید احمد (سازنده تقریبا 10 عدد کلیپ دیاران) قرار گذاشتم. پیمان پیشنهادش کافه بود. حوالی میدان پاستور، کافی شاپ خفنی پیدا کردم. خود سید احمد اما خیلی راضی نبود می‌گفت "من همین قهوه و چای خانه روبروی این کافه را دوست دارم".  گفتم خب تا الان که آمده ایم کافه بزار همینجا بمانیم و گفتگو کنیم. منو را که جلوی‌مان دیدیم بی‌خیال شدیم: فقط یک فنجان دمنوش آرامش 13000 تومان!


بی سرو صدا راهمان را به سمت همان قهوه خانه روبروی صبا مال، کج کردیم. قهوه خانه خوب و نسبتا خلوتی بود. سهم من و سید سه و دو عدد چای دارچینی مشتی بود: فقط 5000 تومان


سید کم حرف بود. این رفتارش در کلیپ‌هایش هم به خوبی قابل مشاهده است. می‌گفت در بیمارستان‌ها که کار می کند رفتار عجیبی با افغانستانی ها می شود. آنها به بیمارستان مراجعه می کنند اما چون بیمه ندارند باید هزینه‌ها  را آزاد پرداخت کنند. اکثرشان بعد از شنیدن قیمت از سوی صندوق بیمارستان‌ها دُم شان را روی کولشان می گذارند و فرار می کنند...


در بین صحبت هایمان متوجه شدم که سید، خودش دوربین فیلمبرداری و سایر تجهیزات لازم برای فیلمبرداری هم دارد. مستند می سازد. تدوین میکند و ...به همین خاطر قرار شد پیشنهادهای همکاری بیشتر و جدی تری با همدیگر داشته باشیم.


تنها نقطه تاریک دیدار دیروز این بود که سید احمد حدودا 6 ماه دیگر درسش در تهران تمام می‌شود و برای طرح دوره دکتری عمومی خودش به شهر یزد می‌رود... ولی راهکار خودش برای پاک شدن این مشکل این بود که با برادرش (که او هم دم و دستگاه ساخت فیلم دارد و اتفاقا در تهران، رشته کارگردانی می خواند) کار کنیم...


می گفت هربار که دوربین‌اش را جایی بیاورد و فیلمبرداری کند 150 تومان و برای تولید هر کلیپ حدودا 3 دقیقه‌ای 250 تومان دستمزد می‌گیرد. این یعنی هزینه ساخت یک کلیپ از همایش‌ها و جلسات می شود: 400 تومان.


28/11/97