- ۰۵ اسفند ۹۷ ، ۲۰:۱۰
- ۰ نظر
امروز بعد از مدتها یکی از بچه های لیسانس را دیدم. امین.ف. پسر دوست داشتنی و فنی کار. امین می گفت سه ماهی هست که به تهران آمده. اینجا در یک شرکت کوچک در حوزه تجهیزات پزشکی کار می کند. جوان بود. خوب حرف می زد. شوق و ذوق زیادی داشت. برعکس من امروز دل و دماغم علی الحساب این روزها به اندازه امین نیست. باید خودم را آچار کشی کنم.
بهش گفتم امین یادته تو لیسانس چقدر کتکت می زدیم می خندید می گفت آره یادمه: چه اخلاق خوب و دوست داشتنی دارند بعضی ها که کلا عصبی نمی شوند و میخندند و همه چیز این دنیا را به باد هوا می گیرند.
امین اصفهان زندگی می کند اما خب خانه اصلی شان در خوربیابانک استان اصفهان هست. می طلبد که حتما یک بار برویم خانه اش با اهل بیت: با ریحانه خانم، حسین و ؟
یک فلافل مهمانش کردم: مجوعا شد 17 هزار تومان و حدود 1 ساعت مرخصی کاری.
اما پذیرفتن دعوت برادران خیلی می ارزد آن هم برادران خوبی مثل امین...